شعر مدرسه تقدیم به دوستان عزیزم

مدرسه 

کاش شکوفاشودآن‌ باغچه
تا که بخندد گل آن طاقچه
می شودازچشمه آن چاه‌آب
آب بپاشم به رخ ماه تاب
کاش دوباره بروم مدرسه
باز کنم فارسی وهند‌ سه
مدرسه‌ام پشت همین راه بود
مدرسه‌ام خاکی وگل کاه بود
مدرسه ام گرچه کمی خاک بود
لیک پرازچشم ودل پاک بود

مدرسه ام باغ گل بچگی است
رفته‌واین‌دل‌همه‌درخستگی‌است
قامت افراشته اش پیر بود
گویی از این غلغله ها سیر بود

کاش دو باره من وآن دوستان
جمع شویم دور گل بوستان
کاش من و نیمکت چوبی ام
مدرسه و چشم ‌و دل‌‌‌خونی ام
قد کم ودست کثیفم چه شد
شنبه ‌وآن دست لطیفم چه شد
چوب معلم که به دستم رسید
مهرپدر بود که بر سر کشید

کاش بگوید که دوباره‌بخوان
تا که بخوا‌‌نم حسنک را روان
یا که بخوانم همگی این کلام
وه چه سری وه چه‌دمی‌راتمام
دوست دوران خیا‌لم چه شد
آن که سبب شد به کما‌لم چه شد

 

 

 شاعر : علی مرادیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد